۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

حضورمان در عاشورا نه سخت است نه دو راز ذهن... .حداقل وظیفه ای است در قبال عزیزانمان

عزیزی را از روی پل کالج به پایین پرتاب کردند ... عزیزی را با ماشین نیروی انتظامی زیر گرفتند ...عزیزی را گلوله فرق سرش شکافت و ....
گمان مبر ای دوست که حضورت امری است سخت و دشوار ...وظیفه ای است بر گرده ات اگر درد مردمت را داری ...وظیفه ای است اگر حس می کنی که خون آن عزیزان در حال پایمال شدن است .باید بیایی ...باید ببینی و نشان دهی که هستی و نمود این بودنت در فضایی چون عاشورا چه دیدنی تر خواهد بود .
حضور در عاشورا نه تنها سهمگین و دشوار نیست چه بسا کم خطر و ساده نیز باشد اما اگر سهمگین هم بود این حضور بایسته و لازم بود ... هیچگاه نباید زیاد برد مطلومیت آن عزیزانی که به شنیع ترین وجه ممکن بدستان این حرامیان به شهادت رسیدند . هیچگاه نباید دیده ها را بر حقایق بست و ندید که کشور از هر سو در حال نابودی است.فقر و فساد و. فحشاء روزافزون کشور را به پرتگاهی کشانده که دیگر تنفس در آن نیز برایمان غیر ممکن میشود.
باید آمد ...باید دید و باید بود تا شرمسار دیدگان نبود

۱ نظر:

  1. از چه مي ترسيد؟
    هر ماه 2 هزار نفر در تصادفات كشته مي شوند.
    سال گذشته 3000 نفر در اثر الودگي هوا كشته شدند،
    و جنبشي كه در طول يكسال دهها ميليون نفر را به رويارويي با درندگان كشاند، صد كشته داد.

    پاسخحذف